ََ sms - رد پا . . .
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رد پا . . .

دنیا تف کن مرا شبیه هسته ی تلخ بادام تف کن مرا به سمت دور ترین سیاه چاله
ها آخر تو نمی دانی چقدر درد دارد وقتی بفهمی هیچکس انتظار برگشتنت را نمی کشد

نمی بخشمت .... بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی .... بخاطر تمام
غمهایی که بر صورتم نشاندی .... نمی بخشمت .... بخاطر دلی که برایم شکستی
.... .. بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی ..... نمی بخشمت .... بخاطر زخمی که
بر وجودم نشاندی ..... بخاطر نمکی که بر زخمم گذاردی .... و می بخشمت بخاطر
عشقی که بر قلبم حک کردی

اگه یه روز تو کنارم نباشی..... این زندگی تلخی رو که دارم رها می کنم....می
زارم میرم.... تا دیگه مجبور نشم هر روز صبح.... قیافه تنهای خودم رو توی
آیینه اتاق تحمل کنم

عشق: سرطان دوست داشتن است. عشق: عقد دائمی ما با غربت است.
عشق :شماره تلفنی است که سالها به دنبال آن می گردیم. عشق: آمپول ب کمپلکس
معرفت است.
عشق: اتوبانی است که تا ته ابدیت می رود

خدا تنها معشوقی است که عاشقانی دارد که هیچ یک از بودن دیگری ناراضی نیست و هیچگاه یکی از آنها معشوقش را تنها برای خود نمی خواهد

وقتی به دنیا آمدم درون گوشم اذان گفتند وقتی می میرم برایم نماز می خوانند.زندگی چقدر کوتاه است فاصله ی اذان تا نماز

 

دنیا را بد ساخته اند......... کسی را که دوست داری،تورادوست نمی دارد. کسی
که تورا دوست دارد ،تو دوستش نمی داری اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو
را دوست دارد به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند و این رنج است . زندگی یعنی
این.... دکتر شریعتی

 



ضرب المثلهای فرانسوی : * انسان باید بداند در هر کاری کجا به « ترمز» احتیاج
دارد. * بمیر امّا گدا نباش! * هر کسی نگهبان شرافت خویش است. *بد بختی درست
در کنار خوشبختی ایستاده است. ?...

ضرب المثلهای هندی : * عاقل همان کاری را ابتدا انجام می دهد که نادان در
آخر. * برای آنکه بزرگ باشی، نخست کوچک باش.

گاهی وقتها چقدر ساده عروسک می شویم نه لبخندمی زنیم نه شکایت می کنیم فقط
احمقانه سکوت می کنیم

 

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد نمی خواهم بدانم کوزه گر با خاک اندامم چه
خواهد ساخت ولی آنقدر می دانم که می خواهم گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
خردسال و بازیگوش که هر دم بشکند این سکوت تلخ مرگبارم را.

بیا ای دوست سکوت سرده ایام جدایی را ز هم بگسل و جاری کن صدای مهربانت را به
شهر آرزوهایم بیا با مرهم چشمت به زخم کهنه‌ی قلبم دوایی شو...

بدان که اگر کسی را برای یک‌بار، یک‌روز، دوست دارم، تورا برای همیشه دوست
دارم. من عشق را در تو، تو را در دل دل را به هنگام تپیدن به خاطر تو دوست
دارم...

براش بنویس دوستت دارم آخه می دونی آدما گاهی اوقات خیلی زود حرفاشونو از یاد
می برن ولی یه نوشته , به این سادگیا پاک شدنی نیست . گرچه پاره کردن یک کاغذ
از شکستن یک قلب هم ساده تره ولی تو بنویس .. تو ... بنویس

برای هزارمین بار پرسید: تا حالا شده من دل تو را بشکنم؟
من هم برای هزارمین بار به دروغ گفتم : نه! هیچوقت...
تا مبادا دلش بشکند.

حیران نشسته ماه به تنها نشستنم وین قطره قطره اشک به مزگان شکستنم دیوانگی
نباشد اگر شور عاشقیست شب تا سحر نگاه به مهتاب بستنم از این دریچه راه به
سوی تو می برم باشد اگر امید از این چاه رستنم پیوسته ام به مهر تو ای گل که
بنگری پیوند خویش از همه عالم گسستنم

زمان! به من آموخت که دست دادن معنی رفاقت نیست.... بوسیدن قول ماندن
نیست..... و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست ..... هیچ وقت دل به کسی نبند
چون این دنیا این قدر کوچیکه که توش دو تا دل کنار هم جا نمیشه ... اگر هم دل
بستی هیچ وقت ازش جدا نشو چون این دنیا این قدر بزرگه که دیگه پیداش نمی کنی
.... هر وقت احساس کردی در اوج قدرتی به حباب فکر کن.... بهتره اهالی
رویامونو بدون توقعی ، جواب کنیم نباید حتی رو بهترین کسا توی بدترین جاها ،
حساب کنی...

اگه می دونستی چقدر تنهام همیشه برام اشک می ریختی اگه می دونستی همیشه اشک
می ریزم هیچوقت تنهام نمی ذاشتی

ای کسی که مامور دفن من هستی به حرف من گوش کن دستم را از تابوت بیرون کن تا
همه بفهمند آرزو داشتم و به آن نرسیدم چشمهایم را باز بگذار بفهمند که چشم
براه بودم و به آن نرسیدم قالب یخی به شکل صلیب بر مزارم بگذارید تا با اولین
طلوع آب شود و به جای عزیزی که دوستش دارم بر سر مزارم گریه کند

هنگامیکه برای رسیدن به یک ستاره تلاش میکنید شاید نتوانید به آن برسید اما لااقل گرفتار باتلاق کثیف نخواهید شد.

در آغوش...... در آغوشم بودی قطره اشکی بر گونه ات لغزید خواستم با انگشتانم
آن قطره اشک را پاک کنم اما...!
اما، آن قطره اشک برای انگشتانم آشنا بود ... آشنا بود...؟ یادم آمد....! آن
هنگام که خداوند تو را می آفرید خاک تو
را با اشکهای من سرشت، راستی به گونه های خیس من نگاه کن، اشکهای من برای
انگشتان تو آشنا نیست

آنانی که در خانه ی شیشه ای زندگی میکنند نباید سنگ پرتاب کنند.(ضرب المثل انگلیسی)

زندگی کوتاه ترازآن است که به خصومت بگذرد وقلبها گرامی ترازآن هستندکه
بشکنند فردا طلوع خواهد کرد حتی اگر نباشیم!

عاشقی یه چشم می خواد برای خوندن خط به خط کتاب دل معشوق. عاشقی پایی می خواد
برای دویدن به هر کجایی که معشوق
هست . عاشقی صدایی می خواد برای خوندن از عشق ، هر چقدر که بد باشه

اگر انسان صادقی باشید چندین دوست دروغین و تعدادی دشمن واقعی پیدا خواهید کرد.
با این وجود صادق باشید.

 

گفتم چیزی بگو... سکوت کرد و رفت
و من ...
.
.
.
.
...هنوز گوش میکنم.

من یاد گرفته ام:
که هرچند قلب تو سخت شکسته باشد، دنیا برای اندوه تو صبر نمیکن.

من یاد گرفته ام:
مهم نیست که در زندگی چه داری، بلکه مهم اینست که چه کسی را داری.

هنگامیکه دوستی به مشکلی بر خورده است، او را با پرسیدن اینکه ""چه کاری میتوامنم برایت بکنم"" آزار ندهید. یک فکر مناسبی بکنید و آنرا انجام دهید.

پیدا کردن دوستان واقعی سخت، ترک کردنشان مشکل و فراموش کردنشان غیر ممکن است.

چوب و سنگ استخوانهای ما را میشکنند اما کلمات قلب ما را

مردم اغلب تنهایند زیرا به جای پل دیوار میسازند.

بهتر است که روی پاهایتان بمیرید تا اینکه با زانو زدن زندگی کنید.

من تو را دوست دارم نه بدان رو که بتو محتاجم. بلکه به تو محتاجم چون دوستت دارم.

شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش:
من که شب بودم
و شب هستم
و شب خواهم بود
به امیدی که تو فانوس شب من باشی

زمانی که فکر میکنی در 7 تا آسمون یه ستاره هم نداری یکی یه گوشه ی دنیاست که برای دیدنت لحظه شماری میکنه

تا حالا کفشاتو نگاه کردی؟؟؟!!!
دو تا عاشق:دو تا همراه که بی هم میمیرن, با هم خاکی میشن , بدون هم زیر بارون نمیرن , کاش آدما هم یکم از کفشاشون یاد بگیرن.

کاش در دهکده عشق فراوانی بود
توی بازار صداقت کمی ارزانی بود
کاش اگر گاه به هم کمی لطف میکردیم
مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود

عشق از دوستی پرسید:فرق من و تو چیست؟
دوستی گفت من آدمارو با سلام آشنا میکنم((تو با نگاه))
من آدما رو با دروغ جدا میکنم((تو با مررررررررررررررررررگ))

اشک تنها موجودی است که چون از چشم می افتد عزیز میشود

برای هزارمین بار پرسید:تاحالا شده من دلت را بشکنم؟
منم برای هزارمین بار به دروغ گفتم نه هیچ وقت!!!
تا مبادا دلش بشکنه.

اگریادم کنى یانه،من ازیادت نمىکاهم،تورامن چشم درراهم،تورامن چشم درراهم

اگر سلطنت بلد نباشم .سلطنت نمیکنم...اگر زندگی بلد نباشم زندگی نمی کنم ...اما اگه دوست داشتن رو بلد نباشم به خاطر تو یاد میگیرم

خدا به تو دو تا پا داد تا با آنها راه بروی. دو تا دست داد تا نگه داری. دو گوش برای شنیدن و دو چشم برای دیدن داد ولی چرا فقط یک قلب به تو داد؟ چون قلب دوم تو رو به کس دیگری داد تا تو آن را پیدا کنی

گل را دوست دارم تو را هم دوست دارم گل را برای بوییدن تو را برای بوسیدن گل را برای یک لحظه تو را برای همیشه

هر کی عاقله ، غمی داره
روزگار درهمی داره
عاشق نشدی تا بدونی ،‌ دیوونگی عالمی داره

زندگی قشنگه اگه با تو باشه... مرگ قشنگه اگه برای تو باشه... دلتنگی قشنگه اگه به خاطر تو باشه... من قشنگم اگه با تو باشم اما تو هرجور که باشی قشنگی

یک روز گل به خدا گفت:چرا گل های زیبا همه خار دارند؟
خداوند گفت:نه یه گل زیبا هست که خار نداره ولی صداش نکن چون داره الان این اس ام اس رو میخونه

دریا باش که اگر کسی سنگ به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی

اگه سهم من از این همه ستاره فقط سو سوی غریبی است , غمی نیست . همین انتظار رسیدن شب برایم کافی است

با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف در جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت بازگرداند

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند ، این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند
تبسم نگاه تو نشان عشقی آشناست ...!

تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هر شب
بدینسان خواب ها را زیبا میکنم هر شب
دلم فریاد میخواهد ولی در گوشه ای تنها
که بی آزار با دیوار نجوا میکنم هر شب
کجا دنبال عشق میگردی؟؟؟
که من این واژه را تا صبح معنا میکنم هر شب...

کاش دزدان عاشقی را از وجودم می ربودند
تا دگر محتاج چشمان سیاه او نباشم
آن کسی که سالها در دام چشمانش مرا افکنده بود
دیدمش عشق را تعارف به یک بیگانه کرد
عشق را آلوده کرد !!!

ای که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
ظلم باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

عاشقی را شرط اول ناله وفریاد نیست
تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
عاشقی مقدور هر عیاش نیست
غم کشیدن صنعت نقاش نیست

وقتی داری فکر میکنی که من دارم فکر میکنم که تو داری فکر میکنی که من به چی فکر میکنم دلم میخواد که فکر کنی که من به تو فکر میکنم!!

بـسی گـفـتـند : « دل ازعـشـق بـرگـیر کـه نـیرنـگ است و افـسـون است و جـادوسـت ! » ولـی ? مـا دل بـه او بـسـتـیـم و دیـدیـم کـه ایـن زهـراست ? امـا . نــوشـداروسـت .... !

چرا از من گذشتی خیلی ساده
تو که دونستی مرد پیاده
جونشو پی عشق تو داده
شنیدم گفتی از عاشقی سیرم
نگفتی با خودت من یه وقت میمیرم
حال حق دل رو از کی بگیرم

رازی درون سینه من می سوخت
می خواستم که با تو سخن گویم
اما صدایم از گره کوته بود
در سایه ، بوته ، هیچ نمی روید !

سر رو شونه هام بذاری و برات بخونم
یاد تو و اسم تو باشه ورد زبونم...مهربونم
هر چی غم داری از دل نازکت بگیرم
اگه اشک از چشات جاری بشه برات بمیرم

اگر رفتم تو یادم کن. اگر مردم تو خاکم کن. اگر ماندم در این دنیا، به مهر خود تو شادم کن

آفتاب را به تو نمی دهم
تا خرده خرده بشکافی اش
و از آن هزار ستاره بسازی

به دست آوردن خوشبختی بزرگ ترین فتح زندگی است.

هر وقت تونستی برف رو سیاه کنی .پر کلاغ رو سفید کنی.آتیشو بوس کنی توی آب یه نفس عمیق بکشی .اون موقع منم میتونم فراموشت کنم.

اگه کسی رو دوست داشتی امتحانش کن که اگه دوستت داشته باشه امتحانت میکنه.

سکوتم از رضایت نیست
دلم اهل شکایت نیست
اما بدون...

گاهی سکوت واژه ی گویا ییست.

بار الهی...

من در کلبه ی فقیرانه ی خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود همتای ان را نداری...

آری...

من در کلبه ی خود خدایی دارم و تو چون خود خدایی نداری...

بیا گناه ندارد به هم نگاه کنیم وتازه داشته باشد بیا گناه کنیم.

نگاه و بوسه ولبخند اگر گناه بود بیا که نامه اعمال خود سیاه کنیم.

اگر کسی تو را آن طور که می خواهی دوست ندارد ، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد.
دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند .

پشت سرمن قدم برندار، چون ممکن است راه رو خوبی نباشم...!
قبل ازمن نیز قدم برندار، ممکن است من پیرو خوبی نباشم...!
همراه من قدم بردار و دوست خوبی برای من باش...!

اری اغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست

روی هر شانه سری وقت وداع
میگرید
سر من وقت وداع گوشه دیوار
گریست

نهرها نمیتوانند تشنگی عشق را برطرف سازند
و سیلابها نمی توانند آنرا غرق نمایند

معنای عشق در سرنوشت من
با تو همیشه با تو
برای تو زیستن

بودیم و کسی پاس نمیداشت که
هستیم
باشد که نباشیم و بدانند که
بودیم




نوشته شده در شنبه 88/5/10ساعت 7:12 عصر توسط فاطمه نظرات ( ) |


Design By : Pichak